بررسی اختیارات قیم
در حقوق ایران، قیم به عنوان فردی تعیین میشود که مسئول اداره اموال و دارایی افراد صغیر، سفیه یا مجنون بدون ولی خاص (پدر، جد پدری یا وصی) میشود. وظایف و مسئولیتهای قیم در قانون امور حسبی تعیین شدهاند.
در طی دوره ای که قیم در حال اداره اموال و دارایی فرد محجور است، وی باید صورت اموال و دارایی خود را به دادستان ارائه دهد. قانون امور حسبی محدودیتها و ممنوعیتهایی برای قیم تعیین کرده است، و او از انجام برخی امور ممکن است منع شود.
به طور کلی، این نظام قصد دارد حقوق و منافع افرادی که به دلیل ناتوانی یا وجود مشکلات روحی و ذهنی به ولی خاص نیاز دارند، حفظ شود.
اختیارات قیم چیست ؟
در پاسخ به سوال در مورد حدود اختیارات قیم (قیم دائم و قیم موقت)، لازم است توجه داشته باشیم که قیم به عنوان فردی که وظیفه اداره اموال و دارایی افراد صغیر، سفیه یا مجنون را بدون ولی خاص (پدر، جد پدری یا وصی) بر عهده میگیرد، دارای اختیارات و وظایف مشخصی است. در قانون امور حسبی، حدود اختیارات قیم در برخی موارد مشخص شدهاند که به طور خلاصه میتوان به آنها اشاره کرد:
- اداره اموال و دارایی محجور:
- قیم باید اموال و دارایی محجور را با لحاظ نفع مولی علیه (محجور) به بهترین نحو اداره کند.
- با تصویب مدعی العموم، میتواند مال غیرمنقول محجور را بفروشد یا رهن بگذارد.
- در خصوص اموال منقول محجور نیز، قیم اختیار دارد که اقدام به فروش آنها کند و با پول حاصل، مال دیگری خریده یا به صورتی که به مصلحت محجور است، رفتار کند.
- فروش اموال ضایع شدنی محجور:
- از حدود اختیارات قیم و وظایف و مسئولیتهای او، این است که اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و با حاصل فروش، مال دیگری بخرد یا آن را به مصلحت محجور خرج کند.
- تربیت و اصلاح حال محجور:
- قیم مسئول است که نهایت سعی خود را در تربیت و رعایت مصلحت محجور بنماید.
- اجازه اشتغال به کار یا پیشه به محجور:
- قیم میتواند در صورت صلاحدید، به محجور اجازه اشتغال به شغلی را بدهد.
- طلاق و ازدواج محجور:
- در صورت صلاحدید پزشک و با اجازه دادستان، قیم میتواند برای محجور، عقد ازدواج منعقد کند یا در صورت نیاز و با اجازه دادستان، امور طلاق او را انجام دهد.
در نهایت، قیم میتواند برای انجام امور قیمومت و وظایف خود اجرت یا دستمزد مطالبه کند، که میزان آن با توجه به میزان کار انجام شده، مقدار اشتغال، محل اقامت قیم، و درآمد مولی علیه تعیین میشود. این اختیارات به منظور حفظ و مراقبت از منافع و مصلحت محجور در قانون امور حسبی تعریف شدهاند.
مواردی که قیم فاقد اختیار می باشد ؟
در این قسمت، حدودی که بر قیم در انجام برخی امور تعیین شدهاند و او نمیتواند این امور را انجام دهد، مطرح میشوند:
- معامله با خود:
- قیم نمیتواند با سمت قیمومت خود، از طرف مولی علیه یا محجور، با خود معامله بکند. این به معنای انتقال مال محجور به خود یا فروش مال خود به محجور است. چنین انتقالاتی باطل است و قیم بر اساس قانون حق انجام چنین کاری را ندارد.
- فروش یا رهن اموال غیرمنقول:
- قیم نمیتواند اموال غیرمنقول مولی علیه یا محجور را بفروشد، رهن بگذارد یا معاملهای انجام دهد که نتیجه آن، مدیون شدن محجور باشد، مگر با اجازه دادستان و در صورت وجود شرایطی که مصلحت مولی علیه اقتضا کند.
- صلح در دعاوی محجور:
- قیم نمیتواند دعوایی که مربوط به امور محجور است را به صلح ختم کند، مگر با اجازه دادستان. این امر به منظور حفظ منافع محجور و جلوگیری از اقداماتی که ممکن است به ضرر او باشد، تعیین شده است.
لازم به ذکر است که اگر خویشاوندان شخص محجور توانایی قیم شدن داشته باشند، بر دیگران اولویت خواهند داشت. در این راستا:
- اگر شخص محجور مرد باشد و شوهر نداشته باشد، پدر یا مادر او با داشتن صلاحیت، اولویت قیم شدن بر دیگران را دارند.
- اگر شخص محجور زن باشد، شوهر وی با داشتن صلاحیت، اولویت قیم شدن بر دیگران را دارد.
تا زمانی که این خویشاوندان توانایی قیم شدن داشته باشند، دیگر افراد حق قیم شدن را نخواهند داشت. این اقدامات و محدودیتها به منظور حفظ حقوق و مصلحت محجور و اطمینان از اجرای مسئولیتها وظایف قیم در این زمینهها تعیین شدهاند.